بمنظور ايجاد زير ساخت هاي لازم و جهت گيري براي استفاده از مكانيزم برنامه ريزي ، مديريت استراتژيك بعنوان يكي از موثرترين رويكرد مديريتي جايگاه ويژه در سازمانهاي بزرگ و كوچك پيدا نموده است . درحال حاضر اكثر پروژه هاي مديريتي در سطح دنيا ماهيت برنامه ريزي داشته و واژه استراتژيك در ادبيات بسياري از دست اندركاران مشهود است اما در سازمانهاي داخل كشورما توجه و نگرش كمتري به زير ساخت هاي استراتژيك مي گردد. لذا بعلت عدم حمـايت مناسب و درك درست در انجام پروژه ها فعاليتهاي انجام پذيرفته چندان موثر نبوده و مباحث مديريتي استراتژيك بصورت كتابخانه در سازمانها در آمده و از رويكرد مناسب در سازمانها خبري نيست عدم حمايت و مشاركت مديران ، درگير نشدن كاركنان و واحدهاي عملياتي ، عدم تخصيص منابع با استراتژي ها ، عدم پايش و پيشرفت ، عملياتي نمودن پروژه ها از جمله موارد قابل توجه در بروز اين معضل در سطح سازمانها در كشور ما مي باشند متاسفانه بنظر نگارنده ژست نمايش در زمينه اجرايي اين شيوه مديريت در سازمانهاي كشور ما وجود دارد كه ضمن هدر رفتن بودجه سازمانها دركشور، نتايچ پروژه را بيك عمل غير كاربردي تبديل مي نمايد بايد اذعان داشت كه تفكر استراتژيك مهمترين دغدغه اصلي مديران سازمان بوده و اگر بخو